حس هفتم

اردیبهشت

چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ب.ظ

اردیبهشت به اندازه ی کافی ماه دوست داشتنی هست ، حالا روز اولش رو به اسم شیخ اجل سعدی نام گذاری کرده باشن دوست داشتنی تر میشه. قبلا یه پست در مورد سعدی گذاشتم هرچند حق مطلب رو ادا نمیکنه . یه غزل از سعدی بخونیم :)

+ لطفا یه بیت شعر کامنت بذارین ، مرسی :)


من از آن روز که در بند توام آزادم

پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌نکند

در من از بس که به دیدار عزیزت شادم

 

خرم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت

تا بیایند عزیزان به مبارک‌بادم

من که در هیچ مقامی نزدم خیمه‌ی اُنس

پیش تو رَخت بیفکندم و دل بنهادم

 

دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ!

یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم

به وفای تو کزآن روز که دلبند منی

دل نبستم به وفای کس و در نگشادم

 

تا خیال قد و بالای تو در فکر منست

گر خلایق همه سَروَند، چو سرو آزادم

به سخن راست نیاید که چه شیرین سخنی

وین عجبتر که تو شیرینی و من فرهادم

 

دستگاهی نه که در پای تو ریزم چون خاک

حاصل آنست که چون طبل تهی پربادم

می‌نماید که جفایِ فَلَک از دامنِ من

دستْ کوته نکند تا نَکَند بنیادم

 

ظاهر آنست که با سابقه‌ی حُکم اَزَل

جَهد سودی نکند، تن به قضا دردادم

ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنم؟

داوری نیست که از وی بستاند دادم

 

دلم از صحبت شیراز به کلی بگرفت

وقت آنست که پُرسی خبر از بغدادم

هیچ شک نیست که فریاد من آن جا برسد

عجب ار صاحب دیوان نرسد فریادم

 

سعدیا! حب وطن گر چه حدیثیست صحیح

نتوان مُرد به سختی که من این جا زادم

 


  • خاتون

یک جرعه شعر

نظرات  (۲۳)

سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل 
بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران

+ :)
پاسخ:
بعد از تو هیچ در دل سعدی گذر نکرد
وان کیست که در جهان بگیرد مکان دوست

:*
سعدی نگو، بگو اصلِ اصالت اردی‌بهشت! سعدی جان عزیز دل...
یهو دلم پر کشید برای شیراز و اون محدوده آرامگاه سعدی؛ دوستان شیرازی، خوش به حالشون...
پاسخ:
واقعا خوشا بحالشون .

حیف بود مردن بی عاشقی
تا نفسی داری و نفسی بکوش
ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست
هرچ آن به سرآیدم زدست تو نکوست
ای مرغ سحر تو صبح برخاسته ای
ما خود همه شب نخفته ایم از غم دوست
#سعدی_علیه_الرحمه
پاسخ:
دیگران چون بروند از نظر ازدل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
:)

ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما


ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما


هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما


چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان

کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما


ای باد اگر به گلشن احباب بگذری

زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما


گو نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری

خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما


مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است

زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما


ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست

نان حلال شیخ ز آب حرام ما


حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان

باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما


دریای اخضر فلک و کشتی هلال

هستند غرق نعمت حاجی قوام ما

---------------------------------------------

ببخشید که بیش تر از 2 بیت شد...

پاسخ:
خیلیم عالی ، مرسی :)

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
خشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت
یاد تو می رفت و ما عاشق و بی دل بدیم
پرده برانداختی کار به اتمام رفت
سعدیا گر نکند یاد تو آن ماه مرنج
ما که باشیم که اندیشۀ ما نیز کنند؟
پاسخ:

سعدیا با کر سخن در علم موسیقی خطاست

گوش جان باید که معلومش کند اسرار دل

چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتاد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم
پاسخ:
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
برآتش عشقت آب تدبیر
چندا که زدیم بازننشت

اینم تقدیم تو :**
خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی!

که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم!
پاسخ:
بخت این کند که رای تو با ما یکی شود
تا بشنود حسود و بر او ناوکی شود؟
خونم بریز و بر سر خاکم گذار کن
کاین رنج و سختیم همه پیش اندکی شود
حداقل برای جواب کامنتا، مشاعره میکردی :-) 

گرم باز آمدی محبوب ِ سیم اندام ِ سنگین دل
گل از خارم درآوردی و خار از پا و پا از گل
پاسخ:
راستش سعی کردم متناسب با بیتی که دوستان گذاشتن جواب بدم :)

اگر عاقل بود داند که مجنون صبر نتواند
شتر جایی بخواباند که لیلی را بود منزل
جای شما خالی امروز صبح اینجایی بودم که عکسشو گذاشتی!!!!
با اینکه ارامگاهش بین شیرازیا مثه حافظیه طرفدار نداره اما واسه من صفایی داشت نگفتنی!!!!
پاسخ:
به به جای منو خای میکردی :))
اتفاقا چن بار با دوستان بحث کردیم به این نتیجه رسیدیم نه فقط بین شیرازیا بلکه کلا سعدی نسبت به حافظ مهجوره ، متاسفانه.

ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید
هزار سال پس از مرگ او گَرَش بویی
  • خانوم ِ لبخند:)
  • به کسی ندارم الفت
    ز جهانیان 
    مگر تو! 

    اگرم تو هم برانی،
    سر بی کسی سلامت...! 

    سعدی جان :)
    پاسخ:
    ز دستم بر نمی خیزد که یک دم بی تو بنشینم
    بجز رویت نمی خواهم که روی هیچکس بینم 

    :)
    خیام
    در فصل بهار اگر بتی حور سرشت / یک ساغرمی دهد مرا بر لب کشت
    هرچند به نزد عامه این باشد زشت / سگ به زمن است اکر برم نام بهشت
    پاسخ:
    می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
    مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

    :)

    میازارموری که دانه کش است
    ز دانش  دل  پیر  برنا  بود
    پاسخ:
    با دوست کنج فقر بهشت بهشت است و بوستان
    بی دوست خاک بر سرِ جاه و توانگری 
     
    :)))

    بگذار تا مقابل روی تو بگذریم

    دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم

    شوقست در جدایی و جورست در نظر

    هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم

    روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست

    بازآ که روی در قدمانت بگستریم

    ما را سریست با تو که گر خلق روزگار

    دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

    گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من

    از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

    ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب

    در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

    نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب

    نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم

    از دشمنان برند شکایت به دوستان

    چون دوست دشمنست شکایت کجا بریم

    ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس

    آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم

    سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند

    چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم

    شیخ اجل

    .................

    شجریان تو نوا اینو خونده، روانی میشه آدم

     

    پاسخ:
    مرسی ، لینکشو میذارم که دوستان استفاده کنن . 
    بگذار تا..

    گر تیغ برکشند عزیزان به خون من
    من همچنان تأمل دیدار می کنم
    هیچم نماند در همه عالم به اتفاق
    الا سری که در قدم یار می کنم
    آن ها که خوانده ام همه از یاد من برفت
    الا حدیث دوست که تکرار می کنم
    یارب از سعدی چه کار آید پسند حضرتت
    یا توانایی بده یا ناتوانی در گذار

    پاسخ:
    گرچه بی فرمانی از حد رفت و تقصیر از حساب
    هرچه هستم همچنان هستم به عفو امیدوار
    من فقط شعر زیر 18 بلدم :)
    پاسخ:
    زیر ،بالا 18همه مدلشو میپذیریم😃
    فدای جان تو گر جان من طلب دارى 
    غلام حلقه به گوش آن کند که فرمایند 
    تن من فداى جانت سر بنده آستانت 
    چه مرا به از گدایى چو تو پادشاه دارم 
    حافظ.
    پاسخ:
    :) مرسی
  • آرزوهای نجیب (:
  • کارم فتاده با یار
    مشکل چو صبح و خورشید
    با او نمی توان بود 
    بی او نمی توان زیست! 

    ::: نجیب کاشانی (:
    پاسخ:
    :)
    ممنونم

    بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
    بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو
     
    شب از فراق تو می‌نالم ای پری رخسار
    چو روز گردد گویی در آتشم بی تو
     
    دمی تو شربت وصلم نداده‌ای جانا
    همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو
     
    اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
    دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی تو
     
    پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار
    جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو

    پاسخ:
    :)
    مرسی :)
    اردبهشـت واقعا دوست داشتنیه
    مخصوصا اگه تولد ِ من توش باشه 
    مگه نه جانم جان؟
    +تبریــــــــک کلی برا مسابقه
    پاسخ:
    حتما همینطوره :*
    جانِ دلم :)
    فدات 
    31 ام تولدمه :))
    پاسخ:
    تولدت مبارک عزیزم <3
  • بانوى بارانى
  • سلام عزیزم خوبى 
    دلم برات تنگ شده بود خوشحالم پیداات کردم 🌹🌹
    پاسخ:
    سلام بانو جانم. من بیشتر :*
  • بانوى بارانى
  • قبلا خیلى بلد بودم چون استفاده میکردم و ذهنمم سبک بود 
    الان تا دلت بخواد شعر بچگونه دارم توو ذهنم چون مدام دارم میخونم یا از حفظ یا از رو کتاب برا فسقلى😄😄🙈
    پاسخ:
    عزیزدلم ، مواظب خودت و نی نی باش :*
    سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
    وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
    پاسخ:
    :)
    مرسی