چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
وقتی که میبینیش و بغلت میکنه و تو برای چند دقیقه بی حرکت می مونی و ازش میخوای تو همون حالت بمونین بدون اینکه حرفی بینتون رد و بدل شه و فقط صدای قلبشو میشنوی فقط دستاشه که تو رو سفت توی بغلش نگه داشته . وقتی سرتو میذاری رو سینه ش و دستاش رو بدنت حرکت میکنه ، انگشتاش انگار تنتو نقاشی میکنه همون موقعس که تمام خستگی هات از تنت بیرون میره ، همون موقعس که به معجزه ی دستاش ایمان میاری، همون لحظه ایه که میخوای دستاش تا ابد مال تو باشن. وقتی که گرمی نفس هاش با یه ریتم آروم و منظم زیر گوشت و رو گردنت لمس میکنی در همون نقطه ای از زندگیت هستی که میخوای برای همیشه در همون حالت متوقف شه. وقتی که خوابیده و همونجور که بهش زل زدی به خیلی چیزا فک میکنی که ممکنه هرگز بهش نگی ، وقتی با وجود اینکه کنارته دلت تنگ میشه و بیدارش میکنی. وقتی که عطر تنش رو تنت و لباسات مونده و دلت نمیخاد از بین بره. وقتی که به بهونه ی خستگی یا فیلم دیدن سرتو در نزدیک ترین فاصله ی ممکن به قلبش میذاری که بالا پایین شدن سینه ش و نفس کشیدنشو حس کنی، که باورت شه کنارته. وقتی روز اردیبهشتیت فرا میرسه ، وقتی دل آشوب بودنا ، کلافگی ها و نا آروم بودنات که نمیدونی دلیلشم چیه از بین میرن و حال دلت خوش میشه همون موقعس که بهشت رو تجربه میکنی .بهشت آغوششه ، بهشت دستاشه ، بهشت با آرامش نگاه کردناش و لمس شدنته . همه ی اینا باعث میشه اردیبهشتت ، بهشت شه.
چه اسفندها... آه!
چه اسفندها دود کردیم!
برای تو ای روز اردیبهشتی
که گفتند: این روزها می رسی
از همین راه!
"قیصر امین پور"
- ۹۵/۰۳/۰۵