از باد مرا بوی تو آمد امروز
جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۲۴ ب.ظ
از حموم اومدم بیرون در کمدو باز کردم و یکی از لباسامو پوشیدم ، یه عطر آشنا به مشامم خورد. یه عطر تلخ و سنگین مردونه ، اونقدر بوش تند و قوی بود که نمیشد حسش نکرد. دنبال منشاش بودم ، کسی تو اتاق نبود نمیدونستم از کجاس ؛ خیلی نزدیک بود ، بوی این عطر از لباسی بود که تنم بود ، نمیدونم چطوری این عطر و بو نشسته روش فقط اینو میدونم منو از زمان و مکان کَند و برد . نمیدونم کجا، انگار یه فضای بی نهایت که فقط من بودم و رایحه ای که دورتا دورم رو گرفته بود؛ یه حس تعلیق . چن ساعتی میشه که دارم حسش میکنم . دلم میخواد رو لباسم موندگار باشه ، مثل بو کردن عطرش که رو لباست می مونه وقتی سفت بغلش کرده باشی...
- ۹۵/۰۱/۲۷