حس هفتم

کتاب

يكشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۵۸ ب.ظ

امروز به اسم کتاب و کتابخوانیِ ، همون یار مهربانی که برای خیلیامون در حد همون شعر کتاب فارسی ابتدایی باقی موند. البته در سالای بعد زندگیمون به شکل یه کالای لوکس در اومد که یا تو قفسه های بزرگ کتابخونه هامون و یا تو عکسایی که تو شبکه های اجتماعی شِیر میکنیم به عنوان نماد فرهیختگی خودنمایی میکنه. اما اگه تجربه کتاب خوندن داشته باشیم میدونیم که واقعا شیرینِ ، اون ساعاتی که تو فضای داستان و با شخصیتای قصه همذات پنداری میکنیم. بعد از سپری کردن یه دوره ی نسبتا طولانی تنبلی که چند کتاب رو دستم گرفتم و بعد خوندن چند صفحه حتی گاهی نصف کتاب ، بیخیالش میشدم و یادم میرفت که قبلا یه کتاب رو دستم میگرفتم و همش دنبال یه وقت آزاد بودم که با ذوق کتاب بخونم ، جدیدا شروع کردم به مطالعه و باید اعتراف کنم خیلی تو روحیه و حال خوب داشتنم اثر گذاشته. فک کنم سال اول دبیرستان بودیم که دوستم کتاب " مسیح باز مصلوب " رو برام آورد و من دو روزه کتابو خوندم و بهش پس دادم.فک کنم فهمیدین که میخواستم  بگم من رمان ایرانی عاشقانه نمی خوندم ، آخه اونوقتا کتابای فهمیه رحیمی رو بورس بود ، من نمیدونم چرا اینقدر کتاب مینوشت و تیراژش بالا بود! خدا رو شکر دوران تحصیل همه چی میخوندیم و میدیدیم الا درس خوندن :دی 

این شبای طولانی و سرد پاییزی و زمستونی بهترین وقت برای کتاب خوندنِ.

خلاصه بیاین و همین جا  آخرین کتابی که خوندین و یا در حال خوندنش هستین و یا کتابایی که دوست دارین رو معرفی کنین ، مرسی ازهمتون :)

اگه رمان ایرانی میخواین بخونین کتاب " قیدار " رضا امیر خانی و خارجی هم کتاب " کوری " ژوزه ساراماگو   رو بهتون پیشنهاد میکنم. این دو تا آخرین کتابایی که خوندم.

همینطور پیشنهاد میکنم فیلم "  The reader  " رو ببینین. 


  • خاتون

نظرات  (۱۸)

عنوان رو که دیدم شتافتم :P سلام.

من آخرین که کتابی که خوندم (در دست دارم هنوز) تابستان آن سال نوشته دیوید بالداچی هست. که میشه گفت از نوع کتابای ِ عامه پسند ِ خارجی محسوب میشه البته با موضوعی کمی عمیق تر. اما اگر بخوام کتابی معرفی کنم (که این رو هم هنوز تمام نکرده‌م :|) : زن، غذا و خدا از جنین راس هست. حالت ِ داستانی نداره و اما تم ِ کاملا روانشناسی هم نداره. یک خانوم که از دوره های «بازپروری» که برگزار می کنه می نویسه. در واقع با خوندن ِ این کتاب شما هم وارد ِ دوره ی بازپروری ِ این خانوم می شید. اگر خواننده شکیبا باشه با خوندن ِ این کتاب خیلی از مسائل ِ درونی ِ خودش رو می‌تونه حلّ ُ فصل کنه. بعلاوه‌ به اونهایی که در حال ِ گرفتن رژیم های غذایی هم هستند حتماً خوندنش رو پیشنهاد می کنم.

+ این فیلم رو چند سال پیش دیدم.. اون موقع نتونستم خیلی باهاش ارتباط برقرار کنم شاید به خاطر نوع ِ روایتگری و فضای ِ بازش بود. اما بعدا وقتی بهش فکر کردم دیدم چیزی درش خیلی محسوس بود: "تاثیر ِ کتاب رو روی هر نوع قشری از جامعه" بود.
پاسخ:
هیچکدومو نخوندم مرسی بابت معرفی ، امیدوارم زودتر بتونم بخونمشون.
کتاب و اراده ی انسان، دنیایی که ساخته میشه
رمان‌خون نیستم اما از خیر رضا امیرخانی نمی‌شه گذشت؛ مرسی معرفی ^_^
پاسخ:
تعریف «من او » ش رو خیلی شنیدم. 
کتاب خوندن یکی از بهترین لذت های دنیاست..

قیدار رو خوندم. .ولی کوری رو نه..مرسی از معرفی ؛ ))
پاسخ:
کوری رو هم بخون ، البته فیلمش هم هست ولی کتاب مسلما یه چیز دیگه س. 
آدمای کتاب خون همیشه قابل اعتمادن به نظرم از صبر بالاشون تو ورق زدن صفحه های کاغذی با لذت گرفته تا قابلیت شنیدن و خوندنشون (در برابر ما آدمهای وراج سنگ صبور ترین معمولا شما کتاب خونها :D) و حالا جنبۀ اطلاعات و سواد که به جای خود. کلا کتاب خون نیستم ولی برای کتابخونها احترام بالایی قائلم =]
فیلم The Reader هم سوای از Open Mind بودن کارگردانش که چجور جرأت کرده زن خودش رو نقش مکمل اصلی تو چنین فیلمی بذاره  (=]]) باید بگم بین معدود فیلمهایی که دیدم یکی از قشنگترین فیلمنامه ها رو داشته. فیلمی که هر دوباری که دیدم سرش اشک ریختم اونجایی که پسر وکیله تو ذهنش خاطرات رو مرور می کنه و یادش میاد گردش رفته بودن با دوچرخه دختره منوی غذا رو رد می کنه می گه تو هرچی دوست داری سفارش بده... یا اون علاقه ش به شنیدن داستان... سر اون صحنۀ 20 ثانیه ای همیشه اشکم در اومده.... فقط کاش عشقشون نافرجام نمی موند.  البته ناگزیره
پاسخ:
تعبیر جالبی بود ، واقعا کتاب خوندن  آشنا شدن با یه دنیای بزرگ و متفاوته.
فیلم جالبیه ، البته درسته یکی از همسرای کیت کارگردان بوده اما این فیلم کارگردانش کسی دیگه س. فک کنم با فیلم دیگه اشتباه گرفتی ، بیتر مون شاید منظورته.
اخرین کتاب داستانی که نمایشنامه هم بود ؛ خوندم " خرده جنابت های زناشوهری " بود .
جالب بود .
الان هم چمدان از " بزرگ علوی " رو از کتابخونه گرفتم . فعلا دو تا از داستان هاش رو خوندم . بد نبود :دی .

چهار اثر فلورانس هم که دیگه گفتن نداره :دی.
پاسخ:
من چشم هایش از بزرگ علوی رو خوندم ، چهاراثر رو نخوندم . 
مرسی هیده :)
من ترجیح میدم بخوابم جای کتاب خوندن. ابریه لامصب فقط خواب  :D
پاسخ:
بعد به من میگی کوآلا !
امیرخانی محشره :)
پاسخ:
بین نویسنده های جوون بله
من رمان بلندی های بادگیر رو می خونم . البته روند خوندنم این چند روز خیلی کند شد ولی می خونم ش
پاسخ:
مرسی آوا جان :))
چه خوب کردى پست درمورد کتاب گذاشتى،
باید بچه ها چند وقت یه بار از این پستها بزارن که کى، چى خونده و چى دوست داشته و... بلکه یه کم بهمون بربخوره :-) 
من بعد از مدتها (به کندى) کتاب دوزخ (دن براون) ، همنوایى شبانه ارکستر چوبها (رضا قاسمى) و چهار میثاق (میگوئل روئیز) رو این هفته تموم کردم.
الان هم همچنان درگیر "تحقیق تاریخى شیخى گرى، بابى گرى، بهایى گرى و کسروى گرى" (دکتر یوسف فضایى) و "جامعه شناسى دینى" (ابن کلبى) و کتاب "دوزخیان روی زمین" (فرانتز فانون) هستم. احتمالا تا آخر سال روى همینا میمونم!
+ رمان مرشد و مارگریتا (میخائیل بولگاکف) ، تمام رمانهاى (کارلوس فوئنتس) و... الان دیگه چیزى یادم نمیاد.... رو دوست داشتم. مطمعنا کتاباى زیادى رو دوست داشت که الان یادم نمیاد!
کتاب "زوال کلنل" (محمود دولت ابادى) هم تازه گیر آوردم. هنوز نخوندم. اینجا مجوز نگرفت. آلمان چاپ شد، اینجا کپیش پیدا میشه.
پاسخ:
مرسی دکتر که دست پر اومدی. خب بگم من چهار میثاق رو خوندم. بقیه رو متاسفانه نه. بنظرم این پستا خوبیش اینه امثال شما با لیست پر و پیمونی میاین :)
جدیدا کتابی نخریدم ولی به یه نظریه رسیدم و اونم اینکه خیلی به پیشنهادات کسی برای کتاب تکیه نکنم چون چند بار این کارو کردم و کتاب خوبی دستمو نگرفت. مثلا کتاب روزی که صد بار عاشق شدم! این کتاب رو توی وبلاگ لیلی دیده بودم و اسمشم خیلی خوب بود ولی باور کن نمیشه حتی بیست صفحه اش رو هم خوند. بهرحال شاید بهتر باشه برای خرید کتاب وقت بذاریم و ساعتها توی کتاب فروشی بگردیم و چند صفحه از یه کتاب رو بخونیم ببینیم خوبه یا نه. البته این نظر کاملا شخصیه.
آهان آخرین کتاب که خوندم هزاران خورشید تابان و خداحافظ گاری کوپر بود که کتابهای خوبی بودند:)
پاسخ:
خب تا حدودی آره ف ولی خب مثلا تو آثار یه نویسنده مطرح رو معرفی کنی اگه از قلم اون شخص خونده باشی قبلا با توصیه دیگران میشه خرید ولی خب لابلای قفسه های کتاب بگردی یه دنیای دیگه س. بهشته اصلا
سلام:)
کوری رو خوندم...
اون یکی رم انشاالله ب زودی:)
پاسخ:
سلام 
خیلیم عالی :)
  • خانوم ِ لبخند :)
  • قیدار رو خوندم.. 
    اگر امیرخانی دوست داری، من او کاملا روایت یک عاشقانه ی متفاوته.. 
    زندگینامه ی جذاب و شیوا و داستانی اگر دوست داری، شما که غریبه نیستید از هوشنگ مرادی کرمانی عالیه 
    بادبادک باز.. تلخه ولی رفاقت توش موج میزنه، کاملا قابل تامل. 
    مدیر مدرسه جلال آل احمد از بهترین هاست.. 
    سفرنامه های منصور ضابطیان، مارک و پلو و مارک دو پلو، لذت بخشه خیلی.. 
    دیگه، غرور و تعصب،  جزء از کل، بابالنگ دراز، و... ادامه دارد. 
    عقاید یک دلقک کتاب پیچیده ایه خوندنش صبوری میخواد! داستانش خیلی روایت غربی ای داره.. و البته ترجمه ای که من خوندم از محمد اسماعیل زاده!  اصلا روان نبود، اما داستان استیصال و ناامیدی رو تو اوج به تصویر کشیده 
    پاسخ:
    آره در مورد " من ِ او " شنیدم. بادبادک باز رو هم خیلی تعریفشو شنیدم. عقاید یه دلقک رو یه چند صفحه ای ازشو خوندم باید دوباره شروع کنم. 
    مرسی از کامنتت و معرفیت :*
    در راستای ِ کامنت خانومی، من هم "مارک و پلو" و مارک دو پلو" ی ِ منصور ضابطیان رو پیشنهاد می کنم. به معنای واقعی کلمه لذت بشه ، هم طرز روایت سفر ها هم عکس های کتاب.
     اگر اهل ِ سفر باشی و کشف جاهای دور که عاشق این کتاب می شی. ^ ^
    پاسخ:
    مرسی برای معرفی ،خیلی هم عالی :*
    کامنت "خانوم لبخند" منظورم بودند :p
    پاسخ:
    متوجه شدم عزیزم :)))
    سلام
    اگه قراره عقاید دلقک و بخونین من ناطور دشت رو از دی جی سلینجر و کافه پیانو از فرهاد جعفری عزیز رو ب شدت توصیه میکنم..و شازده احتجاب از هوشنگ (البته دروغ چرا خودم دوبار خوندمش تا کامل متوجهش شدم:))))
    پاسخ:
    سلام 
    مرسی پادمه جان برای پیشنهاداتت :)
    اگر چه از روز کتاب و کتاب خوانی گذشته ولی خب …
    جدیدا کتاب سینوهه رو تموم کردم
    تاریخی,پزشکی و البته صداقتش خیلی تاثیر گذاره
    و چون داستان گونه است لذت بخشه,خوندنش خالی از لطف نیست
    پاسخ:
    کتاب خوندن که زمان مشخصی نمیخواد ، مرسی از معرفیت :)
  • آنوشا ناروئی
  • هنوزم میشه معرفی کرد؟:)) 
    انی وی، کامنت گذارم تا کسی بخواند و فیض ببرد!
    میان کتاب های ایرانی، سمفونی مردگان عباس معروفی را بخوانید. سال بلوا را بخوانید و باز هم سمفونی مردگان را بخوانید تا رستگار شوید! سپس به سراغ سمفونی شبانه ارکستر چوب ها اثر احمدرضا احمدی رفته و آن را هم بخوانید! آثار صادق هدایت را خوانده و بوف کرش را چندین بار بخوانید!

    در میان خارجکیان، کتاب 1984 و آن پادآرمان شهر لعنتی یک هفته است در ذهن من روی دور تند تکرار می شود! ارزش خواندن دارد همی! کتاب های دن براون هم که جای خود دارند و کد داوینچی نویسنده مذکور و پانوشت هایش را حتما باید خواند! نه فقط برای خواندن، چراکه لذتی بسیار در تک تک سطرهای این کتاب خودنمایی می کند!
    دیگر جانم.. برایت بگویم که آلبر کامو کتابی دارد به نام «بیگانه» که بی شک از بهترین ها است و تهوع سارتر نیز از دیگر دلربایان این جمع است!
    اگر خواستی کمی فلسفه به صورت تئوری بخوانی و در مورد فمینیسم بدانی. کتاب جنس دوم سیمون دوبووار پیشنهاد می شود و خب نقد هایی که در موردش نوشته شده!

    در نهایت، می رسیم به فانتزی که محبوب دل ها است و سن ندارد! و هر کسی با هر سنی می تواند فانتزی بخواند و شاد شود! جدا از شاهکار تالکین ارباب حلقه ها، پرسی جکسون ریک ریوردن و سی و نه سرنخ را باید ‌خواند! مجموعه پندراگن حتی..!
    پ.ن: مدت ها بود کسی بهم نگفته بود کتاب معرفی کنم. ذوق کردم خب.:دی
    پ.ن۲: هر کودومشون تکراری بود دیگه من شرمنده!:]

    پاسخ:
    هیچوقت برای معرفی کتاب و خوندن کتاب دیر نسیت. مرسی لیست خوبی دادین :))
    سمفونی مردگان و 1984 و آثار هدایت و بیگانه رو خوندم. از سیمون دوبووار قراره بخونه ولی فعلا نشده. بازم ممنون :)
  • آنوشا ناروئی
  • راستی.. در پی کوری ژوزه ساراماگو، کتاب بینایی از همین نویسنده هم قشنگه!
    پاسخ:
    بله مرسی :)