حس هفتم

هدف

دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ب.ظ

انجام دادن هر کاری و به اصطلاح رسیدن به هر هدفی به مقدماتی نیاز داره ، دم دستی ترین مثال ، سفرِ. مقصد همون هدفه و مقدمات همون وسایلی که بهش نیاز داریم. اما حرفی که میخوام بگم در مورد وسیله س و همون درگیری همیشگی که هدف وسیله رو توجیه میکنه یا نه؟ ما اینجا کاری به اهداف بد نداریم یعنی کارایی که از اولش میدونیم غیراخلاقی و غیرقابل قبول برای عموم هستن. خب می مونه کارا و اهدافی که تایید شده هستن ، اما واقعا چقدر مهمه که برای رسیدن به اون اصل کاری مسیر رو چطور بریم؟! مثلا ما میخوایم به کسی که میدونیم بیگناه کمک کنیم اما  تمام شواهد بر علیه اونه ، اینوسط ما کاملا مطمئنیم که اون شخص بیگناه و تنها راهی که داریم گفتنه دروغه. دروغ یه عمل مذمومه و هرگز تایید نمیشه ( دروغ مصلحتی و نمیدونم سفید و این حرفا همش یه کلاه گشاده که سر خودمون میذاریم) ، خب حالا اگه ما با گفتن یه دروغ باعث نجات اون آدم بشیم میتونیم بگیم هدف وسیله رو توجیه میکنه در صورتی که اگه بخوایم طبق اصول نانوشته ی اخلاقی جامعه و انسانها عمل کنیم هدف هرگز وسیله رو توجیه نمیکنه. حالا منِ آدم موندم و کشمکشی که این وسط بین عقل و وجدانم در جریانه .به کارایی که تا الان تو زندگیم انجام دادم فکر کردم ، وقتایی بوده که برای من هدف توجیه گر وسیله بوده حالا شاید اون عمل اینقدر ناچیز بوده که به هیچ کجای دنیای به این بزرگی برنخوره و لابلای اتفاقات بزرگتر گم شده اما ممکنه روزی برسه که تصمیم و عمل من خیلی تاثیرگذار باشه ، اینجاست که مخ آدم درگیر میشه.  نتیجه این خود درگیری برای من اینه که اگه موقعیتی پیش بیاد سعیم رو بر این میذارم که در بهترین حالت عقلی و منطقی باشم و نسبت به اون چیزی که میبینم بهترین تصمیمی که اون لحظه بنظرم درسته رو بگیرم که شاید طبق معیار اخلاق گرایی ، خیلی هم اخلاقی نباشه!  اخلاق گراها معتقد هستن که مطلقا وسیله هدف رو توجیه نمیکنه و هرگز رسیدن به هدفی خوب با وسایل و در مسیر بد قابل پذیرش نیست . اما واقعا کی میدونه چی درسته و چی غلط؟! 

  • خاتون

نظرات  (۸)

هر هدفی هر وسیله‌ای رو توجیه نمی‌کنه اما گاهی اوقات بعضی اهداف بعضی وسایل رو بدجوری توجیه می‌کنن...
پاسخ:
بنظرم اون لحظهه مهمه و اینکه در اون شرایط تصمیم درست رو بگیری حتی اگه از دید بیرونی کارت به مذاق بعضیا خوش نیاد. 
هدف و مسیر ...
واقعا بعضی وقتا یه دوراهی ِ محض ِ  .
پاسخ:
دقیقا یه دوراهی که هر دو جاده شبیه همن!
بستگی داره.. این وسیله که هدف رو توجیه می کنه به کسی آسیب می رسونه یا نه؟ اصطلاحاً حق ُ الناس رو به گردن ما می اندازه یا نه؟
اگر نه اشکالی نداره. چون اون وقت با حق ِ خودمون رو به رو هستیم.
مثل اون مثال که می گه: «به اندازه ی آدم های روی زمین راه هست برای رسیدن به خدا.» هر کس از یه راه و جنبه ای در هستی به خداوند می رسه که حق ِ خودش هست و خداوند. حالا این وقت اگر در حق خودمون و خدا اشتباهی مرتکب شدیم یه حتی از راه نادرستی استفاده کردیم این مسئله بین ماست و خداوند.
پاسخ:
گاهی هدفه از اینجایی که تو میبینی خوبه اما برای رسیدن بهش ناگزیری حتی اندازه ی یه خراش به کسی آسیب برسونی اینجاست که دو دو تا چارتا کردنا شروع میشه ، و اولویت بندی که از همه چیز سختتره. چون ممکنه بین بد و بدتر انتخاب کنی.
بعضی وقتا تو میتونی دخالت نکنی و منتظر بشینی نتیجه رو ببینی چون موضوع خیلی حاد نیست ولی گاهی نمیشه مثل وقتی که جون یه آدم و زندگیش به تو بستگی داره.
  • نیمه سیب سقراطی
  • واقعاً ... منم شده بارها توی همچین وضعیتی گیر افتادم ! حتی اگه به قول شما به هیچ کجای دنیا بر نخوره ولی ذهن منو خیلی درگیر خودش کرد ! یه وقتا معلو نیس چی درسته چی غلط :|
    پاسخ:
    این شک و مدام درگیر بودنه سخته و اینکه این قضیه هیچوقت بطور کامل حل نمیشه حداقل برای من اینطوره
    چقدر طرح پاچه های شلوار این خانومه تو عکس خوشگله :D
    پ ن: استغفرالله خودمم نمی دونم از کجا تشخیص دادم پاچۀ خانومه یا آقا :/

    در مورد پست: شما خودتون که استاد ترمودینامیک هستین :D ولی یاد توابع حالت و توابع مسیر تو ترمودینامیک افتادم و اینکه مثلا بخوایم NaCl تولید کنیم از هر مسیری که بریم آنتالپی تشکیل رسیدن از کلر و سدیم گازی به نمک طعام جامد یک چیز ثابته (جمع تمامی آنتالپیهای مثبت و منفی کوچیک). و خوب تو مسیر بر قراری حق و عدالت هم به نظرم جدا مسیر خیلی مهم نیست اگر گام منفی ای هم مثل دروغ برداشته بشه (اون آنتالپی منفیها!) با یه کار مثبت (آنتالپی مثبت!) جبران میشه :) مهم این بوده که مهندس طراح واحد مجبور بوده اون لحظه اون گام با آنتالپی منفی رو برداره چون تو این مسیر اومده، حالا کاری نداریم بهترین مسیر مستقیم اون یکی مسیر بوده...
    در مورد کلاه گشاد بودن دروغ: مخالفم. مگه تو بیابون نمی شه گوشت اسب یا حتی گوشت مردار آدم خورد و زنده موند؟ تغییر قواعد در شرایط اضطرار کلاه شرعی نیست.. اتفاقا مهندس خوب کسیه که این آنتالپی منفیها رو به موقع برا کاهش هزینه تولید استفاده کنه...
    در مورد پلورالیسم دینی هم در حد یه جلسه معارف اطلاعات و مطالعه دارم ولی خوب همه ادیان و همه مسیرهایی که به سمت حق  برنامه ریزی شدن آخرش عدالت رو در نظام خلقت برقرار می کنن... ولی خوب مسیر مستقیم یک چیزه... به قول محمد علی زاده
    تو از هر مسیری بری می رسی
    تو از هر دری بگذری خونته :)
    پی نوشت 2: این کامنتم صرفا نظر و تحلیل خودم بود شاید از پایه غلط باشه
    پاسخ:
    البته بنظر من پای یه بچه س!
    مرسی از توضیح علمیت ولی من تمام طول تحصیلم از این مبحث و مبحثای مشابهش متنفر بودم و هستم :)))
    ولی خب میتونم بگم موافقم باهات گاهی نتیجه خیلی مهمتر از مسیریه که طی میشه ولی خب از نظر اخلاقی مردود شده س !
  • فاطیما کیان
  • میفهمم چقدر سخت میتونه باشه , یه وقتی بین دوستم و دروغی که میتونست زندگیش رو نجات بده و من باید میگفتم گیر کرده بودم واقعا سخت بود و عذاب میکشیدم , آخرم سکوت رو ترجیح دادم و از خدا خواستم گند قضیه رو خودش جمع کنه که خوشبختانه شد ولی بعضی اوقات که بهش فکر میکنم میبینم من دروغ رو هم میگفتم باز همینی میشد که شد ...
    پاسخ:
    میدونی فاطیما آره گاهی میسپری به زمان و طبیعت و قوانینش اما گاهی شک داری و حس میکنی اگه کاری نکنی ممکنه بعدها پشیمون شی اینجاست که انتخابه سخته خیلی سخت.
    گآهی واقعا نمیشه تشخیص داد چی و کدوم راه درسته؟! از طرفی هم استیصال و تردیدی که در آدم ایجاد میشه بیشتر شرایط رو مبهم و پیچیده میکنه..
    پاسخ:
    البته برای بعضیا راحته چون یه طرف جوب وایسادن خیال خودشونو راحت کردن
    نبینا خیام میفرماید:

    اسرار ازل را نه تو دانی و نه من//وین حرف معما نه تو خوانی و نه من



    هست از پس پرده گفتگوی من و تو//

    چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من

     

    پاسخ:
    بله همونطور که خواجه ی شیرازی میفرماید:
    " حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش 
    از که می پرسی دور روزگاران را چه شد "