حس هفتم

ساعت 25!

دوشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ب.ظ

دستِ برگ را در دســـتِ بــاد

دستِ ساحل را در دستِ آب

می بیـــــنم 

و دست هایم را در جیب

به تـــو فکر می کــنم

"علیرضا روشن"


من ببر صبرم تا لمس دستت

ســیری نباشــد این اشــتها را 

   ببـــر چارتار

  • خاتون

نظرات  (۲۱)

فکر دست هایت
دست از سرم بر نمی دارد.
پاسخ:
دستا قابلیت اینو دارن فلسفه زندگی شن 

وقتی که تونیستی،

من هم

تنهاترین اتفاق بی‏دلیل زمینم ...

 

* سید علی صالحی

پاسخ:
شعراش خیلی خوبن 
 مرسی :)
محشر :)
پاسخ:
اوهوم :)
چارتار چرا انقدر خوبه ? !!!
پاسخ:
عالیه مخصوصا برای این روزا
اینم شعر خوبیه واسه سرقت :-) 
پاسخ:
آره دکتر شما که افتادی تو خطش :دی
به نظر خود اعضای چارتار انتظارشو نداشتن «ببر» این‌قدر مورد توجه قرار بگیره! معمولای اشعار خاص طرفدار خاص هم دارن اما «ببر» یه استثنای به تمام معناست...
پاسخ:
من خیلی دوسش دارم ، آره نسبت به ترک دیگه خاصه.
دستها... دستهاش احتمالا الان تو دست یه خریه که فکر میکنه از من بهتره:)
پاسخ:
بدیم دستاشو قطع کنن؟ ! :))
وقتی هر دوشون خوبن ( چارتار - علیرضا روشن ) من دیگه چی بگم !؟
پاسخ:
لبخند بزن :)
وای عجب عکسی :))
شعر هم مثل همیشه قشنگه :)
پاسخ:
چشات قشنگ میبینه نگارا ;)
  • فاطیما کیان
  • قربانت :)
    پاسخ:
    :)
  • باران. زنانی در باران
  • همه چیز عالی. شعر. مطلب.  موسیقی. 
    پاسخ:
    مرسی از نگاهت باران جان :)
  • عبد الصمد عبد الله
  • سلام

    این گروه چارتار چیست؟دقیقا !
    پاسخ:
    سلام
    یه گروه موسیقی. ملوم نیست از آهنگش؟!!
  • عبد الصمد عبد الله
  • ممنون 
    خدا به همه رحم کند !
    پاسخ:
    چطور ، مگه قرار عذاب الهی نازل شه ؟! :))))
  • عبد الصمد عبد الله
  • نازل شده ........
    پاسخ:
    خوبه دیگه همه دست جمعی میمیریم خلاص
    وای چه عکس زیبایی ...
    پاسخ:
    خودمم خیلی ازش خوشم اومد  :)
  • مـــیـــمـــ ...
  • اول سلام 
    دوما خاتون تازگی ها چیزی پیش اومده که من حس میکنم 
    شما در اون دخیلی و اون تهمتیه که بدمست به من زده اینکه من مرد جدی ام یا مثلا همدستش 
    کامنتت رو که ازم پرسیده بودی چرا همه رو ریموو کردم رو یکساعت قبل از حذف وبلاگم گرفتم وحدس زدم شاید منظورت گروهیه که خودم داشتم و ۸ تا از هکین دوستای وبلگای خودم توش بودن 
    بعد از حذف سایت هم کلا فراموش کردم ماجرا رو 
    اولا شما خودت تو گروه آقای جدی بودی 
    دیدی وشاهد بودی که من قبل از همه ی این جریانات کلا اکانتمو حذف کردم 
    اکانت تلگراممو 
    این یک 
    دوما ریموو کردن اعضا فقط از عهده ی مدیر برمیاد وبس 
    من نه مدیر اون گروه بودم و نه ارتباطی با مدیریتش داشتم 
    حذف وبلاگمم کاملا دلیلش روشن بود اگه درحین گذاشتن کامنت پستمو میخوندی میفهمیدی که من کنکور قبول نشدم و به همین دلیل وبلاگمو بستم 
    متاسفانهبعد از یه غیبت طولانی کامنتی برای بد مست گذاشتم که جواب کامنت من رو اونطوری داد 
    و من و با صراحت تمام من رو خود مرد جدی یا همدستش معرفی کرده 
    وچون اسم رسموو وگروه رو برد من مطمئن شدم که شما هم تو ایجاد تفکر نقش داشتی 
    اولا پستمو بخون وببین قضاوت بیجای تو وبد مست که از پایه واساس غلطه امشب با من چه کرد 
    دوما تمام خواننده های من شاهدن که یک هفته قبل از تمام اتفاقات و مشخص شدن کپی کاری ها من کلا از دنیای مجازی خداحافظی کرده بودم 
    گذاشتن این کامنت فقط جهت روشن شدنتونه 
    که درنبود کسی محاکمه اش نکنید 
    که با حرفاتون حتی ذهنیت مجازی کسی رو نسبت به کسی خراب نکنید 
    هرچند قاضی اصلی و عادل روزی بین من و شما قضاوت میکنه 
    شبتون خوش
    نظر خصوصیش نمیکنم 
    چون حرفم عمومیه
    پاسخ:
    سلام 
    جواب میدم 
  • مـــیـــمـــ ...
  • تو قسمت تماس با من هست
    ایمیلم منم با شما کار دارم اتفاقا
    پاسخ:
    مرسی :)
  • اثر انگشت
  • چه سکوتی خاتون رو در بر گرفته ; ]
    پاسخ:
    سلام فینگر چند روزی نبودم .
    سلام.
    خوبی تو؟
    عاغا من برگشتم.
    صمیمانه هم برگشتم.

    پاسخ:
    سلاااااام ، حلول کم پیدا . چقدر خوب بعد اینهمه مدت برگشتی. بوس و بغل  :*
    چه عکس خوبی:)
    پاسخ:
    اوهوم :)

    سلام خاتون عزیز

    خوبی؟

    بله

    بعد از شاهکار بلاگفا خیلی از دوستانم رو گم کردم

    و ادرست رو میون ارشیو ادرس ها پیدا کردم و چقدر خوشحالم....


    خوبی؟


    بیشتر میخونمت...

    بهت سر میزنم


    پاسخ:
    سلام کتایون جان . خوشحالم از اینکه هنوز مینویسی :)